باوری که میدن به دروغ
با قسمه مفت
تبرعه متهمه
پول میشوره اثره جرم
از اعتقادی که پیشونیه تا وسطه مهر
خیلی وقته شده
زیر سوال مسعله گم
میدونم هر کاری کنم نمیشه حرف حالیت
ولی کلیشه هر جایی ممکنه باشه
حتی دین
حرفامو تو حاشیه نمی برم
در ثانی
حقیقت مونده زیر دینه جواب های سر پایین
تویی حرفایی که شد باعث
خنده ی جمع
حرف مردم شهر
میندازه پرونده به جریان
با همون اکثریتی که شدن
دنده ی چپ
سره چی معامله شد که بازارو دلال بگیره ؟
حجم مطلبه پر از فهم
اصله اثره مرکب
اگه مسعله مجوز بود که رپ نبود یه مذهب
گاهی میشم
دور از هدفم
بیدارم صورت پکر
مثل حرف کشیدن از طوطیه حتی دو خط رپم
پرونده خیابونه
تو دنبال مدرک جرمی ؟
الان از هر کی بپرسی
میگه میخوام برم فقط
جای روزی دادی حواله ی مرگو به چند نفر ؟
کسی واسه ازادی فکرت
نمیذاره سند

کوراس :
چشا که بسته باشه
بو می کشه راهو کور
دقیقشو نتونی
می رسونی تا حدود
می گیره لکنتت
از فهمی که نیس کاره تو
تا جایی ک اسم خودتم
داری میگی با حروف

مخاطب میگه کارو بده
داره دیرت میشه
از خودم چی دارم بگم ؟
کاره ای نیستم پیشت
عجله نمیکنم چون کاعنات
بهم میگه
بسپارش به خودم تو
نداشته باش کاری به شعر
گرفتی انرژی تو از جو
مدام حاشیه مرتب
پشت ظاهر موجه
با یه باطنه جعلق
مار استین هنرمند
میگن اسیبو هنر زد
میخوای چی باشی
به ظاهر عادی ؟
با جیب پر از قرض ؟
خط فهم جمع
زیر دست دس به نقداست
که هر کی قیمت بگه بهش می پردازی الان
باورم نمی کنی جونه خودت مرگه خودم
در اومد مثل رژیم موقت گند هنر
تو فقط میخوای فنا برن بالا از سرو کولت
واسه همین فکر اواره شده
هر روز یه موده
من خیلی وقته که ایده هام لای منگنه مونده
چون نمیخوام بچسبم ب رپ عین انگل روده
حرفامو جدی میگم نمی برم تو قالب طنز
جای نخبه باید می فرستادی
نخاله به مرز
تا حقی که ندارن
کاسبای مجاوره شهر
حجوم فاصله ها بیش از حده گنجایش مغزه
حقیقتو حس کن حرفا همه مشابه همن
فقط فهمتو جا بده بین
مخالفو نقد
شکست بی معنی ترین طلسمه باطله مخاطب
وقتی بفهمی دشمن از باختت
خوشحاله چقدر ؟
سکوت به روح مسلط
جنون نبوغ دروغ پس با کدوم شروع کردم رپو ؟
می فهمیش به مرور
هدف مشخص انرژی منبع
موثق تو فقط فلو میخوای که از اصول برات معلقه
کورس:

چشا که بسته باشه
بو میکشه راهو کور
دقیقشو نتونی
می رسونی تا حدود
میگیره لکنتت
از فهمی که نیس کاره تو
تا جایی که اسم خودتم
داری میگی با حروف